جدول جو
جدول جو

معنی زحمت برگرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

زحمت برگرفتن
(چَ پَ’َ دَ)
رفع مزاحمت و تصدیع کردن. زحمت کم کردن. کنایت از رفتن، ترک گفتن کسی، زحمت چیزی را بر گرفتن (ازخود یا دیگری) ، آنرا از میان بردن. نابود ساختن. معدوم کردن:
تاختن آورد هجر، تیغ بلا آخته
زحمت هستی ما، از ره ما بر گرفت.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ زَ دَ)
زخم برداشتن. رجوع به ’زخم’ شود
لغت نامه دهخدا